تیم ملی فوتبال ایران در راه آماده سازی برای حضور در جام ملتهای آسیا قرار دارد و بعد از کسب پیروزی مقابل تیم ملی فوتبال اردن باید در فینال این تورنمنت چهارجانبه که در شهر امان اردن برگزار میشود، رخ در رخ تیم ملی فوتبال قطر که کارلوس کیروش را به عنوان سرمربی روی نیمکت خود میبیند، قرار بگیرد.
فوتبال ایران در مسیر آماده سازی خود رقبای چندان سرسختی را انتخاب نکرده و در راستای حود سازی خود همواره کوشیده با رقبایی متوسط مصاف دهد، اما مسئله امروز فوتبال ایران انتخاب رقبای تدارکاتی متوسط نیست و باید قدری عمیقتر به ماجرای فوتبال ایران نگریست.
تیم ملی فوتبال اکنون دارای یکی از بهترین نسلهای تاریخ خود است و از امیرقلعهنویی انتظار میرود با این نسل نتایج مطلوبی در جام ملتهای آسیا به دست آورد و به ناکامی چند دهه فوتبال ایران در تصاحب جام قهرمانی پایان دهد.
هرچند که صعود ایران به جمع چهار تیم نیز حس رضایتمندی ایجاد خواهد کرد ونباید از این واقعیت غافل شد که رشد چشمگیر برخی کشورهای حاضر در جام ملتهای آسیا تا چه اندازه دستیابی دوباره ایران به جام قهرمانی جام ملتهای آسیا را تبدیل به یک هدف رویاگونه کرده است.
با این حال، اما کمترین انتظاری که از قلعهنویی میرود این است که جام ملتهای آسیا در کشور قطر را با آبرومندی کامل به پایان برساند و مانع از تحقیر فوتبال ایران شود.
اما همان طور که گفته شد شاید موضوع جام ملتهای آسیا و آنچه در قطر رقم خواهد خورد دغدغه اصلی این روزهای کارشناسان و اهل فن نباشد. آنچه اهمیت یافته این است؛ بعد از نسل کنونی چه نسلی فوتبال ایران را به جلو خواهد برد و آیا بازیکنان بعدی که قرار است در لوای تیم ملی در عرصههای بین المللی حاضر شوند از لحاظ فنی و تاکتیکی وضعیت امیدوار کنندهای خواهند داشت؟
شاید برای رسیدن به پاسخ این سوال باید نگاهی بیندازیم به آنچه تیم المپیک ایران در رقابت انتخابی رقم زد. یا آنچه در هانگژوی چین از مقابل دیدگاه عبور کرد. بازیکنان جوان و به اصطلاح آیندههای فوتبال ایران در این دو تورنمنت هیچ نشانهای از امیدواری از خود بروز ندادند تا شاید بتوان به آینده آنها در فوتبال ایران امید بست و انتظار نسلی بهتر از آنچه امروز در اختیار امیرقلعهنویی قرار گرفته را داشت.
شاید فدراسیون فوتبال و مهدی تاج که متولی اول فوتبال ایران محسوب میشوند بابت نقدهایی که اخیرا در یک برنامه تلوزیونی مطرح شد و سیاستهای فدراسیون فوتبال تا حدی زیر سوال رفت انتقاداتی داشته باشند و بخواهند با آن بیانیهای که منتشر شد به نوعی از روی موج انبوهی از سوالات عبور کنند، اما پرواضح است که هرکارشناسی وضعیت کنونی فوتبال ایران در بخش ملی را مشاهده کند امیدواری آن چنانی نمییابد و به این باور میرسد که فوتبال ایران در سالهای بعد از کیروش به لحاظ بازیکن سازی درجا زده است.
درواقع نسلی که اکنون در اختیار قلعهنویی است را کارلوس کیروش ساخته است، اما روشن نیست بعد از نسل فعلی چه بلایی سرفوتبال ایران خواهد آمد وسردمداران فوتبال ایران چه برنامه و رویکردی برای آینده خواهند داشت؟
اشاره فدراسیون فوتبال در بیانیه اخیر به برخی اقدامات از جمله بازگشت بازیها میان تیمهای ایرانی و عربستانی به حالت عادی یا رفع برخی تعلیقات شاید از دیدگاه مهدی تاج و همکارانش بزرگ باشد، اما این سلسله اقدامات نافی نادیده گرفته شدن استعدادیابی و پرورش بازیکنان جوان نیست و فوتبال ایران در یک مسیرگمراه کننده قرار گرفته است.
جهت اطلاع مهدی تاج که شاید اقدامات زیرمجموعه خود را بزرگ میبیند باید گفت که ژاپن امروز محصور کار و تلاشی است که از ۲۵ سال پیش شروع شد و این کشور با اعزام بازیکنان ۸ تا ۱۲ سال خود به مدارس فوتبال کشور برزیل و حضور در یک دوره آموزشی ۴۵ روزه و بازگشت به کشورش درواقع امرو فوتبالش را ساخته است.
آنها از سالها قبل با چنین برنامه ریزیهای عریض و طویلی درپی عبور از سطح فنی فوتبال در قاره آسیا بودند که به آن دست یافتهاند و بی انصافی است اگر بگوییم ژاپن امروز در سطح فوتبال آسیا است.
حقیقت این است که ژاپن از فوتبال آسیا گذشته و سالها است به قهرمانی در جام جهانی فوتبال میاندیشد و تردیدی نباید به ذهن راه داد که در دورههای آتی جام جهانی به واسطه نسلی که در فوتبال ایران کشور ساخته شده، شاهد موفقیتهای بیشتری از این کشور خواهیم بود.
ژاپن حتی در بازیهای آسیایی هانگژو که ظاهرا برای تاج اهمیت زیادی داشت که دصتور داد قطعا از ۳ بازیکن بزرگسال استفاده شود، ازتیم جوانان و امید خود بهره گرفت، اما فوتبال ایران فقط به جهت آنکه مدالی در این تورنمنت بی ارزش بگیرد، اقدام به اعزام بازیکنان بزرگسال کرد تا فرصت کسب تجربه از چند بازیکن جوان گرفته شود.
حال اینکه شاید مهدی تاج اکنون خود را به واسطه صعود تیم نوجوانان به جام جهانی فوتبال برنده بداند یا دیگر اقداماتش را بزرگ تلقی کند، اما متر و معیار در فوتبال آسیا کشورهای صاحب نامی همچون ژلپن یا حتی کره جنوبی هستند که در بخش بازیکن سازی بسیار سیستماتیکتر از فوتبال ایران حرکت میکنند تا دغدغهای بابت داشتن تیمای ملی جدید نداشته باشند درحالی که از همین حالا استرس افکار تمام کارشناسان فوتبال ایران را فرا گرفته که بعد از نسل کنونی قرار است فوتبال ایران به دست چه دسته از بازیکنان بیفتد؟!